خاطره

خاطره
شنبه 29 اردیبهشت 1403

یک بیت از ...


.

دلتنگی‌ام را می‌کنم نقاشی ای دوست

.

اينگونه شاید در کنارم باشی ای دوست

 

.

" علیرضاابراهیم‌پور گیلانی "

خاطره " نگاه " فرهادی




بعد از نمایش یک فیلم ایرانی، 
با دوستان خارجی نشسته بودیم به گفتگو
 یكیشان پرسید:

 آن پسرک سر چهار راه چه می‌فروخت؟
 مواد مخدر بود یا...
 من پاسخ دادم فال می‌فروخت 

پرسید فال چیه؟

 گفتم شعر، 
شعرهای شاعر بزرگمان حافظ
 با هیجان گفت:
 یعنی شما از كشوری می‌آیید كه در
 خیابان‌هایش شعر می‌فروشند و مردم عادی 
پول می‌دهند و شعر می‌خرند؟؟!!

 می‌رفت سر میزهای مختلف و با شگفتی این را
 به همه می‌گفت! 

و این یعنی زاویه‌ی دید؛

یكی سیاهی می‌بیند و یکی زیبایی!


"از خاطرات اصغر فرهادی"

خاطره " سیرک " چاپلین




با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید 
بلیط ، یه زن و شوهر با ٤ تا بچه شون جلوی 
ما بودند.
وقتی به باجه رسیدند و متصدی باجه قیمت 
بلیط هارو بهشون گفت، ناگهان
رنگ صورت مرد تغییر کرد و نگاهی به
 همسرش انداخت،معلوم بود که
 پول کافی ندارد و نمیدانست چه بکند...!!

ناگهان پدرم دست در جیبش کرد و یک
 اسکناس ١٠ دلاری بیرون آورد و روی زمین
 انداخت، سپس خم شد و پول را 
از زمین برداشت و به شانه مرد زد و گفت: 
ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد. 

مرد که متوجه موضوع شده بود، 
بهت زده به پدرم نگاه کرد و گفت: 
متشکرم آقا...!!

مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش
 بچه هایش شرمنده نشود، 
کمک پدرم را پذیرفت

بعد ازینکه بچه ها همراه پدر و مادرشان
 داخل سیرک شدند،
 ما آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه
 برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری
 افتخار کردم.

 "آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم رفته بودم"

سعی کنیم ثروتمند زندگی کنیم ، 
بجاى آنکه ثروتمند بمیریم...!

"چارلی چاپلین"

خاطره " پهن " هوشنگ ابتهاج






هوشنگی ابتهاج تعریف میکرد:

 در مراسم کفن و دفن شخصی شرکت کردم . دیدم قبل از اینکه توی قبر بذارنش ، چیزی حدود یک وجب سرگین و فضولات تر گوسفند ، در کف قبر ریختن. از یک نفر که اینکار رو داشت انجام میداد، سوال کردم که : 

این چه رسمی ست که شما دارید؟ گفت: توی رساله نوشته که این کار مستحبه و ما مدتهاست برا مرده هامون اینکار رو انجام میدیم . 

میگفت که چون برام تعجب آور بود، سریع گشتم یه رساله پیدا کردم و رفتم سراغ طرف، بهش گفتم :

کجاش نوشته؟ طرف هم میره تو بخش آیین کفن و دفن میت، آورد که بفرما. دیدم نوشته ، کف قبر، مستحب است یک وجب پهن تر باشد !!

« شفیعی کدکنی »

خاطره " روزی میآد که " شهیدابراهیم هادى





اوایل  جنگ  بود و مرزها دست عراق بود ؛

در ارتفاعات  گیلان  غرب  بودیم  .

با حسرت به  ابراهیم  گفتم  :  یعنی  میشه

مردمِ  ما راحت  ازاین جاده عبور و به شهرِ

خودشون  برن  ؟

ابراهیم  هادی  گفت  :

چی  میگی  !؟

روزی  میآد   که   از  همین  جاده   مردمِ  ما

دسته دسته  به  کربلا  سفر   می‌کنند  .


-منبع :کتاب سلام بر ابراهیم ،صفحه ۱۲۷-

شعر " عشقم " سعید امدادی






 نمی دانم  چرا  ؟

 برایت  که  می نویسم   ...

 نوشته هایم  شِعر  می‌شوند  ...

 با یادِ   ؛  شهریوری ات  ...

 چشمهایِ  آبانم  پُر   زِ   مِهر  می‌شوند  ...

 به  خودم   سُوگند   ،

 دلم   همیشه

 برای  از  تو  نوشتن  تنگ  می شوند  ...

 پا  در   میانی  کن  ...

 عشقم

 که  با   تو

 سُرودهایم   سِحر    می شوند  ...



  سعید  اِمدادی  "

 

خاطره " خواندن زیارتِ عاشورا " آیت الله بهجت-ره-




         آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنیِ

                  گیلانی ( ره) می فرمود :


        استادم آقاسیدعلی آقای قاضی طباطبایی

                         تبریزی ( رض)

                    را در خواب دیدم !

                         به او گفتم ؛

     چه چیزی حسرتِ شما در دنیاست  ؟

                که انجام نداده اید  ! ؟

                    ایشان فرمودند  :

  حسرت می خورم که چرا در دنیافقط روزی

    یک مرتبه زیارتِ عاشورا  را  می خواندم .





خاطره " حضرت علی(ع) " علامه امینی



                               خاطره...

روزی علامه امینی ( ره) صاحبِ کتاب ارزشمندِ
الغدیر باجمعی نشسته بودندکه یکی ازروحانیّون
اهل تسنُّن وارد مجلس شد .
 [ در اصطلاح بَکری یا عُمَری]
و اجازه ورود به آن محفل را خواست  ،
 تا سوالی مطرح کند  .
 پس از اینکه به حضور علامه رسید عرض کرد :

جناب شیخ ما معتقدیم علی(ع) خلیفه چهارم
 راشدین است و شما معتقدید اولی آنها علی( ع)
 بود. مگر نه اینکه علی( ع) مسلمان و پیرو رسول
 خدا بوده است.  پس اصرار شما بر ارجحیّت او
نسبت به سه  خلیفه قبلی چیست  ؟

علامه امینی جواب داد  :


مگر علی علیه السلام هم مسلمان بود  ؟


همه سکوت کردند  ،  عالم سنّی گفت : یعنی چه  ؟
خُب معلوم بود که مسلمان بود؟!

علامه گفت :

نه من فکر می کنم که علی  (ع)  اصلاً
مسلمان نبود  ؟!

مجدداً عالم سنی گفت  :

  چه میگویی شیخ  ؟؟؟
  منظورت چیست   ؟؟؟

علامه امینی گفت  :

مگرنه اینکه در قرآن آمده است

( واِن قیلَ لَکُم اِرجِعوا فَرجِعوا  )

 اگر درب خانه مسلمانی را زدید و باز نکرد
  بر گردید

ولی تا آنجا که من می دانم  عُمَر  با لگد درب
 خانه را شکست و پهلوی دختر رسول خدا
را که پشتِ درِخانه  بود ،   شکست  !!!

آیا به نظر شما  علی (ع) و فاطمه  (س)   و
 اهلِ بیتِ خانه رسول خدا مسلمان بودند  ؟؟؟

در این هنگام عالم سنّی سر به زیر افکند و بی
 هیچ  صحبتی مجلس را ترک  کرد  ...





          _   علامه امینی (ره)  _

مطالب و موضوعات بکر " حضرت علی(ع) " جُرج جُرداق




              پشت کتاب جُرج جُرداق مَسیحی
                  اینگونه نوشته شده است  :

                              ای علی  !

اگر بگویم تو از مَسیح بالا تری، دینم نمی پذیرد !
اگربگویم اواز تو بالاتراست، وجدانم نمی پذیرد!

نمی گویم   تو  خدا   هستی  ... !

پس   خودت   به   ما   بگو   ای    علی  !

                             تو کیستی؟ !


جُرج جُرداق   یکی از دانشمندانِ برجسته مسیحی
ساکن لبنان بود ،   و باز  هم خوب است که  بدانیم
عُلمای اهل تسنُّن به جُرج جُرداق گفتند  :

که همان گونه که درباره علی کتاب نوشتی درباره
عُمَر  نیز یک کتاب بنویس  !

جُرج   جُرداق    در   جواب   به    آنها    می گوید  :

قَلمی که درباره علی نوشت  ،  شکسته  شد.  چون
که کسی دیگر مثلِ علی  وجود  ندارد  که  بخواهد
درباره  آن چیزی  بنویسد  ...






               ...  جُرج جُرداق مَسیحی ...

حکایت " ابوبکر و عمر " نعمت الله جزایری



                      ...    حکایت   ...

  
روزی ابوبکر و عمر،  دو طرف حضرت علی(ع)

راه می رفتند.  چون قد آن دو نفر کمی بلند تر از

آن حضرت بود  ، عُمَر  جملاتی را به شوخی و طنز

مطرح کرد و خطاب به حضرت گفت :

اَنتَ فی بَیْنِنٰا کَلنُونِ   <<  لَناٰ  >>   "

یعنی  :

علی  !

تو در میان ما  ، مثل حرف << نون >>

در    <<  لَنٰا  >>  هستی .

حضرت علی(ع) بلافاصله پاسخ داد که  :

"   اِنْ لَمْ اَکُن اَنَا فَاَنتُم    <<  لٰا   >>    "

یعنی :

اگر من  نباشم   ،   شما  چیزی  نیستید  .






منبع :
کشف الاسرار فی شرح الاستبصار
[ نعمت الله جزائری ]
چاپ دارالکتب قم - جلد1/ صفحه 165-164





موعظه " شفاعت " آیت الله مجتهدی


این حدیث زیبا را  ؛
آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی - ره - نقل
 کرده است ، که شخصی نزد امام جعفرصادق(ع) رسیدو از او پرسید  :



اگر روزی یکی از دوستان  شما گناهی کند  ،  عاقبتش
چگونه خواهد بود  ؟
امام جعفرصادق(ع) در پاسخ به وی فرمودند:
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های
آن بیماری کفّاره گناهانش شود.
آن مَرد دوباره پرسید:
اگر مریض نشد چه؟
امام مجدداً فرمود :
خداوند به او همسایه ای بَد می دهد تا او را اذیّت نماید
واین کفّاره گناهانش شود.
آن مَرد گفت:
اگر همسایه بَد نصیبش نشد چه؟
امام فرمود:
خداوند به او دوستِ بَدی می دهد تا وی را اذیّت نماید و
آزار آن دوستِ بَد کفّاره گناهان دوستِ ما باشد.
آن مَرد گفت :
اگر دوست بَد هم نصیبش نشد چه؟
امام فرمود:
خداوند به او همسرِ بَدی می دهد تا آزارهای آن همسرِ بَد
کفّاره گناهانش شود.
آن مَرد گفت:
اگر همسرِ بَد هم نصیبش نشد چه؟
امام فرمودند:
خداوند قبل از مرگ به او توفیقِ تُوبه عنایت می فرماید!
باز هم آن مَرد از روی عِنادی که داشت گفت:
اگر نتوانست قبل از مرگ تُوبه کند چه؟
امام جعفر صادق(ع) فرمودند  :

به   کُوری   چشم    تو  ! 

ما   او   را   شفاعت   خواهیم    کرد  .

گفتاربزرگان " قاضی " نماز اول وقت




 جناب مصباح یزدی در خاطراتش چنین می فرماید:

  آیت الله بهجت و علامه طباطبایی (ر ه) از جناب آقا سید علی آقای قاضی  ،
  استاد بزرگوار اخلاق و عرفانشان در مورد اهمیت خواندن نماز اول وقت ،
  چنین نقل می کردند  ؛ که ایشان می فرمود :


 " اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به
  مقامات عالیه نرسد  ،  مرا لعن  کند و یا به صورت
  من  تف  بیاندازد  "





... آیت الله قاضی  رحمته الله. ...

عکس

علیرضا ابراهیم پور

ورود کاربران

ورود کاربران

عضويت سريع

عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آمار

    آمار

      آمار مطالب آمار مطالب
      کل مطالب کل مطالب : 1204
      کل نظرات کل نظرات : 0
      آمار کاربران آمار کاربران
      افراد آنلاین افراد آنلاین : 9
      تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

      آمار بازدیدآمار بازدید
      بازدید امروز بازدید امروز : 592
      بازدید دیروز بازدید دیروز : 957
      ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 5
      ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 20
      آي پي امروز آي پي امروز : 117
      آي پي ديروز آي پي ديروز : 208
      بازدید هفته بازدید هفته : 6,190
      بازدید ماه بازدید ماه : 21,950
      بازدید سال بازدید سال : 141,838
      بازدید کلی بازدید کلی : 469,751

      اطلاعات شما اطلاعات شما
      آی پی آی پی : 18.224.141.205
      مرورگر مرورگر : Safari 5.1
      سیستم عامل سیستم عامل :
      تاریخ امروز امروز : شنبه 29 اردیبهشت 1403

      درباره ما

        اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی
        علیرضا ابراهیم پور گیلانی شاعر پر آوازه گیلان از آثار او می توان به 1 - شب و تنهایی من 2 - رباعیات استادانه 3 - سی مرغ غزل اشاره کرد.

      کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
      قالب طراحی شده توسط: تک دیزاین و سئو و ترجمه شده و انتشار توسط: قالب گراف