احمد شاملو

احمد شاملو
یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

یک بیت از ...


.

دلتنگی‌ام را می‌کنم نقاشی ای دوست

.

اينگونه شاید در کنارم باشی ای دوست

 

.

" علیرضاابراهیم‌پور گیلانی "

شعر نیمایی و نو " رویا" شاملو





کیستی که من اینگونه به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم

نان شادی ام را با تو قسمت می کنم

به کنارت می نشینم و

بر زانوی تو اینچنین به خواب می روم

کیستی که من این گونه به جد

در دیار رویاهای خویش با تو

درنگ می کنم!



  " شاملو "

شعر نیمایی و نو " درد مشترک " شاملو




اشک رازیست

لبخند رازیست

عشق رازیست

اشک آن شب لبخند عشقم بود

قصه نیستم که بگویی

نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان که ببینی

یا چیزی چنان که بدانی…

من درد مشترکم

مرا فریاد کن


  " احمد شاملو "


جملات زیبا " روشن" شاملو





ایستادگی کن تا روشن بمانی

شمع های افتاده خامـوش می شوند



   "احمد شاملو"

جملات زیبا "شکوه تو " شاملو





آیدا  !

این که مرا به سوی تو می کشد

عشق نیست، شکوه توست؛ 

و آنچه مرا به انتخاب تو برمی‌انگیزد،

نیاز تن من نیست، 

یگانگی ارواح و اندیشه های ماست.


 " احمد شاملو "

ترجمه " آغوشت " مارگوت بیکل




پس از سفرهای بسیار و عبور 

از فراز و فرودِ امواج این دریای طوفان‌خیز،

بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم؛


بادبان برچینم؛
پارو وا نهم؛
سُکان رها کنم؛ 


به خلوت لنگرگاهت در آیم
و در کنارت پهلو گیرم
آغوشت را بازیابم.


استواری امن زمین را
زیر پای خویش.

 


"مارگوت بیکل"

ترجمه: احمد شاملو



جملات زیبا " من و دنیا " شاملو





من و دنیا.. 

همدیگر را رنگ میکنیم، 

من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید

من.. 

روزهای او را 

او.. 

موهای من را 





    "  احمد شاملو "

شعر نیمایی و نو " پیروزی عشق " شاملو






زیباترین حرفت را بگو
شکنجه پنهان سکوتت را آشکار کن
و  هراس مدار  از آن که بگویند :

ترانه بیهوده می‌خوانید،
چرا که ترانه ی  ما

ترانه ی  بیهودگی نیست
چرا که  عشق
حرفی بیهوده نیست.

حتی بگذار آفتاب نیز  برنیاید
به خاطر فردای ما
اگر
بر  ماش  منتی  است  ؛

چرا که  عشق
خود فرداست
خود همیشه است  .

بیشترین عشق جهان را به سوی تو می آورم
از  معبر  فریادها  و  حماسه ها  .
چرا که هیچ چیز در کنار من
از تو عظیم تر  نبوده است

که قلب ات
چون پروانه ای
ظریف و کوچک و عاشق است  .

ای  معشوقی که سرشار از  زنانگی  هستی
و  به  جنسیت خود  غرّه ای

به خاطر  عشقت  !

ای  صبور  !  ای پرستار  !
  ای مؤمن  !
پیروزی تو میوه ی  حقیقت  توست  .

رگبار ها  و  برف  را
توفان  و  آفتاب  آتش بیز  را
به  تحمل  و  صبر
شکستی

باش تا میوه ی  غرورت  برسد  .
ای  زنی  که صبحانه ی  خورشید در پیراهن توست  ،
پیروزی  ی  عشق  نصیب  تو  باد  !


      "  احمد  شاملو  "





شعر نیمایی و نو " سرود بوسه " شاملو






روزی  که  کمترین  سُرود

بوسه  است

و  هر انسان

برای  هر انسان

برادری  ست  .

روزی که دیگر  درهای خانه شان را نمی بندند

قفل

افسانه یی ست

و  قلب

برای  زندگی بس  است  .

روزی  که معنای هر سخن  دوست داشتن  است

تا  تو  به خاطرِ آخرین  حرف  دنبالِ   سخن   نگردی  .

روزی که  آهنگِ  هر  حرف  ،  زندگی  ست

تا  من به خاطرِ  آخرین شعر رنجِ  جُست و جُوی  قافیه نبرم.

روزی  که  هر لب  ترانه  یی  ست

تا  کمترین سُرود   بوسه  باشد  .

روزی که  تو  بیایی  ،  برای  همیشه  بیایی

و  مهربانی با  زیبایی  ،  یکسان  شود  .

روزی که ما دوباره  برای  کبوترهایمان  دانه  بریزیم  .

و   من  آن  روز   را  انتظار    می کشم

حتیٰ   روزی   که   دیگر   نباشم  .




 "  احمد  شاملو   "

نیمایی و شعر نو " انتظار " شاملو






روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا

خواهیم کرد

و مهربانی  ،  دستِ زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کم ترین  سُرود

بوسه است

و  هر انسان

برادری  ست  ...

و من آن  روز  را  انتظار  می کشم

حتی روزی

که  دیگر

"  نباشم  "





_ احمد شاملو  _

نیمایی و شعر نو " بهاری کرد " شاملو



در برابرِ بی کرانی ِ  ساکن

جُنبشِ کوچک گُلبرگ

به پروانه یی  ماننده  بود  .

زمان  ،

با  گامِ  شِتابناک  برخاست

و

در  سرگردانی

یَله   شد  .

در  باغِستانِ  خُشک

مُعجزه ی  وصل

بهاری  کرد

سرابِ  عطشان

برکه یی  صافی  شد  ،

و

گُنجشکانِ دست  آموزِ   بوسه

شادی  را

در  خشکسارِ  باغ

به  رَقص  آوردند  .




" استاد احمد شاملو "



جملات زیبا " سکوت " احمد شاملو






 آن که   دانست

 زبان  بَر  بست  ،

 و

 آن که   می گفت  :

 ندانست...






 - احمد شاملو -

نیمایی و شعرنو " پرواز " احمد شاملو





  به پرواز شکّ

         کرده  بودم

   به   هنگامی    که   شانه هایم

      از   توانِ  سنگینِ  بال

   خمیده  بود






" احمد شاملو "

نیمایی " فریاد" شاملو




قصه نیستم که بگویی

نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان که ببینی

یا چیزی چنان که بدانی

من  درد   مشترکم

مرا  فریاد  کن  ...








- احمد شاملو -


شعر " شاملو "





 روزی ما  دوباره کبوترهایمان  را

 پرواز  خواهیم  داد

 و مهربانی

 دست  زیبایی  را خواهد  گرفت

 و من  آن   روز   را   انتظار   می کشم

 حتی  روزی  که  نباشم...









- احمد شاملو -




ترجمه





 به آرامی آغاز به  مردن  می کنی
 اگر سفر نکنی،
 اگر کتاب نخوانی،
 اگر به اصوات  زندگی گوش ندهی،
 اگر از خودت قدردانی نکنی  .
 به آرامی آغاز به  مردن  می کنی
 زمانی که خود باوری را در خودت بکشی،
 وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند  .
 به آرامی آغاز به  مردن  می کنی
 اگر برده ی عادات خود شوی،
 اگر همیشه از یک راه تکراری بروی  . . .
 اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی  .
 تو به آرامی آغاز به  مردن می کنی
 اگر از شور و حرارت،
 از احساسات سرکش،
 و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند،
 دوری کنی  . . .
 تو به آرامی آغاز به  مردن  می کنی
 اگر هنگامی که با شغلت،
 یا عشقت شاد نیستی،
 آن را عوض نکنی،
 اگر برای مطمئن در نا مطمئن خطر نکنی،
 اگر  ورای رویاها نروی  . . .
 اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام
 زندگی ات  ،
 ورای  مصلحت اندیشی  بروی  . . .
 امروز زندگی را آغاز کن  !
 امروز مخاطره کن  !
 امروز  کاری  کن  !
 نگذار   که  به  آرامی  بمیری  ،
 شادی  را  فراموش نکن  .




 
 پابلو نرودا





ترجمه


سکوت
سرشار  از سخنان  نا گفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های  نهان
و شگفتی های  بر زبان  نیامده
در این سکوت
حقیقت  ما  نهفته  است
حقیقت  تو
و من




مارکوت بیکل
ترجمه ؛ احمد شاملو

ترجمه


پنجه در افکنده ایم
با دست هایمان
به جای رها شدن
سنگین سنگین بر دوش می کشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردنشان .
عشق ما
نیاز مند  رهایی است
نه تصاحب  .
در  راه  خویش
ایثار باید
نه انجام وظیفه...






مارکوت بیکل
ترجمه ؛ احمد شاملو

 

ورود کاربران

ورود کاربران

عضويت سريع

عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آمار

    آمار

      آمار مطالب آمار مطالب
      کل مطالب کل مطالب : 1204
      کل نظرات کل نظرات : 0
      آمار کاربران آمار کاربران
      افراد آنلاین افراد آنلاین : 10
      تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

      آمار بازدیدآمار بازدید
      بازدید امروز بازدید امروز : 1,255
      بازدید دیروز بازدید دیروز : 1,293
      ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 15
      ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 18
      آي پي امروز آي پي امروز : 191
      آي پي ديروز آي پي ديروز : 187
      بازدید هفته بازدید هفته : 8,146
      بازدید ماه بازدید ماه : 23,906
      بازدید سال بازدید سال : 143,794
      بازدید کلی بازدید کلی : 471,707

      اطلاعات شما اطلاعات شما
      آی پی آی پی : 18.216.131.214
      مرورگر مرورگر : Safari 5.1
      سیستم عامل سیستم عامل :
      تاریخ امروز امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

      درباره ما

        اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی
        علیرضا ابراهیم پور گیلانی شاعر پر آوازه گیلان از آثار او می توان به 1 - شب و تنهایی من 2 - رباعیات استادانه 3 - سی مرغ غزل اشاره کرد.

      کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
      قالب طراحی شده توسط: تک دیزاین و سئو و ترجمه شده و انتشار توسط: قالب گراف